خواست آزربایجان "تدریس زبان مادری" یا "تدریس و تحصیل به زبان مادری" ؟ اصل ۱۵ قانون اساسي‌ جمهوري اسلامي یک اصل فریبنده محو کننده ؟


خواست حرکت ملی آزربایجان "تدریس زبان مادری" نیست !خواست آزربایجان شفاف است:تورک دیلنده مدرسه="تدریس و تحصیل به زبان مادری"


"تدریس و تحصیل به زبان مادری"،نه "تدریس زبان مادری"! 

ایندو در یکمعنا نیستند ولی این خواست به شیوه بازی با کلمات توسط ایرانیان تحریف میشود تا شاید حرکت ملی آزربایجان را فریب زده در ایرانگرایی حل کنند.آموزش وپرورش ملی به زبان تورکی در تمامی دروس و مقاطع تحصیلی تنها یکی از اساسی‌ترین خواستهای آزربایجان است نه همه خواستهایش!

میدانیم که فارسی یک زبان عقیم و ناقصی است که حتی با یک ویلگول( ،) ساده میشود معنی‌ جمله را عوض کرد .در طول تاریخ هم نشان داده همین فارسی در کار دولتی ،و علمی‌ هیچ توانایی ندارد.

مثلا به این ۲جمله توجه کنید : 
🔹بخشش، لازم نیست اعدامش کنید.
🔹بخشش لازم نیست، اعدامش کنید.

با یک ویلگول میشود به یک شخص جان داد یا یا جانش را گرفت.این ناتوانی به کار اشغال گران فارس هم میاید .
🔸تدریس و تحصیل به زبان مادری یا تدریس زبان مادری ؟
اشغال گران ایرانی‌ مدام با یک کلمه جابجا کردن یا حذف کردن کلمه‌ای معنی‌ جمله یا شعر را عوض کرده در نتیجه هدف طرف مقابل را منحرف می‌کنند.

شعار‌های ملی‌ حرکت ملی‌ آزربایجان جنوبی تحریف داده میشود

به همین شعار اساسی‌ حرکت ملی‌ آزربایجان توجه کنید:"تورک دیلینده مدرسه"="تدریس و تحصیل به زبان مادری"

"اول با زیرکی در معنی کردن این شعار به فارسی "تدریس به زبان مادری" را با برداشن یک "به " تبدیل به "تدریس زبان مادری "یعنی‌ خواست یک واحد ادبیات  ترکی‌ بقول آقایان می‌کنند.

ایرانپرستانی که اصلیت آزربایجانی دارند (مانقورد یا یاریم مانقورد ) و با "ترک ترک" گفتن سعی‌ دارند,این شعار را بصورت وسیع تبلیغ کرده تا در ادبیات و افکار و شعارهای حرکت ملی‌ جا بیافتد که تا حالا بجز فریب چند فعال نتوانسته اند شعارهای ملی‌ آزربایجان را تغییر دهند.بعضی‌ از فعالین ملی‌ دانسته یا ندانسته در دام این ایرانبایجانچی‌ها می‌افتد.این آقایان به کلمه وطن آزربایجان نفرت دارند, چون وطن خود را نه آزربایجان! " ایران" مینامند و در ظاهر ملیت تورک را قبول دارند ولی آزربایجان را فدای ایران میکنند. 

باید از این حضرات پرسید ۱ واحد ادبیات اختیاری, ولو اجباری, در مدارس جلوی کدام نسل‌کشی ملی‌ و فرهنگی‌ و هویتی را می‌گیرد؟ 



آیا فرزندان ما به خاطر نداشتن ۱ واحد ادبیات تورکی از مدارس و تحصیل زده می‌شوند یا بخاطر نداشتن تحصیل در تمامی‌ دروس و مقاطع تحصیلی‌ به زبان مادری و درک نکردن تمامی‌ درس‌ها به زبان فارسی است ؟

🔶بعد "تورک دیلینده مدرسه" به "اوز دیلینده مدرسه" تغییر داده میشود .این حضرات کلمه تورک را از شعار اولیه حرکت ملی‌ آزربایجان درآورده و به ادعا ی آقایان تحصیل بزبان مادری نه ! بلکه فقط تدریس زبان مادری همه ملل را خواهانند.گویا آزربایجان مشکل ملی‌خود را حل و حقوق ملی‌ خود را بدست آورده برای گیلک و لر  و فارس و ....هم زبان مادری می‌خواهد. یعنی‌ یک شعار پوپلیستی اما بظاهر دمکرات .

ولی‌ حقیقت این است که این آقایان دمکرات نیستند بلکه ایران گرایان آنتی تورک و آنتی آزربایجانی هستند که به کلمات "آزربایجان"وطن تورک‌ها و به ملیت و کلمه "تورک " حساسیت دارندو سعی‌ دارند حرکت ملی‌ آزربایجان را به حرکت‌های گویا "دمکرات سراسری "فارس‌ها پیوند زنند.

در حالی‌ که حرکت ملی‌ آزربایجان یک حرکت دمکرات است و همیشه هم به فکر ملل اسیر دیگر در ایران و هم تورک‌های اسیر در کّل جهان بوده است و عملا از ملل اسیر در قالب شعار ، مقاله ،و گفتمان‌های سیاسی و فرهنگی‌ حمایت می‌کند و خواهان حقوق ملی‌ تمام ملت هست ماهیت حرکت ملی‌ آزربایجان در طول تاریخ بر شعار رهبر بزرگ رسولزاده "آزادی برای همه انسان ها استقلال برای همه ملت ها" استوار است  .

🔶وقتی‌ این تفکر و حس راضی‌ و قانع بودن به یک واحد را جا انداختند آنرا با فرهنگستان زبان مادری عوض می‌کنند.

فرهنگستان جاییست که لغات جدید میافرایند ویا بازیابی‌میکنند. کار فرهنگستان زبان و ادب زبانی این است که  که واژگان همسنگ با واژگان بیگانه را جستجو، پیدا و جایگزین می‌کند.

فرهنگستان زبان زمانی‌ به درد ملتی میخورد که یک ملت مستقل یا حداقل خود مختار ملی‌ بوده وبه زبان مادری خود تحصیل کند، تجارت کند، دولت مداری کند زبانش زبان رسمی‌ تحصیل و مکاتبه دولتی باشد و فرهنگستان فقط  یکعنصر تقویتی در پیشرفت ادبیات ملی‌ و زبان مادری آن ملت می‌باشد .

رژیمی‌ که میلیارد‌ها دلار طی‌ ۸۰ سال برای از بین بردن زبان تورکی مصرف کرده و امروزهم می‌کند چه لغتی را می‌خواهد به تورکی معرفی کند ؟ برفرض معرفی کلمات جدید تورکی ،دانش آموز آزربایجان کجا می‌خواهد از آن استفاده کند در کشوری که زبان تورکی ،در همه جا قدغن است .


این فرهنگستان هیچ دردی از آزربایجان را مداوا نمیکند و هیچ حق ملی‌ از حقوق غصب شده تورکان آزربایجان باز پس داده نمیشود بحثی‌ جداست سپس فرهنگستان زبان مادری به "فرهنگستان آذری "تبدیل و با تبلیغات وسیع در افکار فعالین حرکت ملی‌ جا میاندازند.آیا روحانی یا کسانی‌ کی‌ این شعار را میدهند بهتر نیست اوّل رادیو و تلوزیون‌های محلی آزربایجان و جراید را از زبان فازری‌ها تمیز کنند بعد به فکر فرهنگستان بیافتند . در حالی‌ که این افراد مخصوصاً برای نابودی زبان مادری تورکان آزربایجان تربیت می‌شوند.

🔸اصل ۱۵ قانون اساسي‌ جمهوري اسلامي یک اصل فریبنده محو کننده و مبلغ آقا بالاسری فارس‌ها و نفی کننده تحصیل به زبان مادری ملل اسیر

اصل ۱۵ قانون اساسي‌ جمهوري اسلامي مصوّب ۲٨ جولاي ۱۹٨۶ مي‌گويد: «زبان و خط رسمي و مشترک مردم ايران فارسي ‌است. اسناد و مکاتبات و متونرسمي و کتب درسي بايد با اين زبان و خط باشد. ولي استفاده از زبان‌هاي‌ محلي و قومي‌ در مطبوعات و رسانه‌هاي گروهي و تدريس ادبيات آن‌ها در مدارس در کنارزبان فارسي آزاد است».


یک اصل فریبنده و و خوش صدا اما در واقع  اصل ١٥ قانون اساسي که در آن صحبت از خط و زبان مي‌رود،داراي نواقص و ابهامات بنيادين است.
اين اصل به شدت نژادپرستانه و استعماري قانون اساسي، از اولين اصولي فریب دهنده فعالین ملی‌ ملل اسیر در ایران است.

ایران گرایان مانقورد و پان ایرانیست که گویا اصلیت آزربایجانی دارند این اواخر با بزرگ کردن این اصل عقیم و فریبنده با سؤ استفاده از کلمه” ترک” و بدون  توجه به محتوای این اصل و قانون جمهوری اسلامی  خواه ناخواه ,حق” تحصیل به زبان تورکی” را  نه تنها رد میکنند بلکه زبان تورکی آزربایجانی که زبان  ۳۵ ملیون تورک اسیر در ایران است را یک “زبان  محلی” معرفی کرده, از همه بدتر ,با  دفاع از این اصل, تحمیل زبان فارسی (زبان فارسی زبان رسمی‌ است ) را بدون چون و چرا می‌پذیرند  ! و حتی با ادبیات اشغالگران به ملت بزرگ  ۳۵ ملیون تورک “قوم و ا قلیت” گفته و با این کار هم وطن تورکن آزربایجان هم  حقوق ملی‌  یک ملت را به کلی‌ انکار میکنند.


فریبهاي یک اصل فریبنده :

١ـ اين اصل غيردمکراتيک و متحجر، همه‌ي زبانهاي رايج در ايران و خطوط آنها به جز فارسي را غير رسمي مي‌شمارد. این اصل, تحمیل زبان فارسی (زبان فارسی زبان رسمی‌ است ) را بدون چون و چرا امر میکند.
اين اصل زبان فارسي را به دروغ زبان مشترک مردم ايران ناميده است. در حاليکه فارسي زبان مشترک ملتهاي ساکن در ايران نيست، صرفاً زبان اجباري قوم فارس هست که نزدیک به ۹۰ سال است دولمتداری منطقه و چندین مملکت  و ملت را  به تسخیر در آورده است و سرزمین‌ها و ثروت‌های ملی‌ انهرا استعمار و هویت ملی‌ و تاریخ ملی‌ آنها را نابود میسازد.



٢ـ  اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی با شیوه بازی با کلمات حق تحصیل به زبان مادری در کنار زبان فارسی در مدارس که یک اجبار سازمان ملل بر ایران را بصورت ” آموزش زبان محلی آزاد است” در آورده است که معنی‌ این جمله کاملا گنگ بوده و با مهارت کلمات جهت فریب انتخاب شده است.
”آموزش زبان مادری” با “آموزش به زبان مادری” در یک معنی‌ نیست. 
 این اصل  حق” تحصیل به زبان تورکی”و“آموزش به زبان مادری” را  حقوقاً رد میکنند
 اين اصل به تبعيض دولتي و آپارتايد, رسمي قانونيت داده و حقوقاً آنراتائيد مي‌کند. راه را براي نابود کردن زبان ملل غیر فارس قانوناً باز و هموار مي‌کند٬ و نسل کشی ملی‌  هویتی و فاجعه‌ي يکسان‌سازي ملي و زباني و خطي آغاز شده از دوره‌ رضا پهلوی و بعد خمینی را رسمیت داده، کلاه شرعی و حقوقی سرش میگذرد.

۳-اين اصل با رسمي کردن تنها يک زبان و تنها يک خط (قوم فارس) و تحميل آنها به ملل غیر فارس اسیر در ایران که ۷۶% جمیت را تشکیل میدهند را واجب میداند وعملاً و بدون خواست و اراده ملی‌ ملتها  ,  آنها را"شهروندان ايران"  خطاب کرده و سپس همین "شهروندان ايران"را با زبان و خطوط  به درجه يک (فارس) و درجه دو (غيرفارس) تقسيم مي‌کند.


۴- اين اصل  همه‌ هویت‌ها و ملیت‌ها و  زبانها و خطوط غيرفارس را غير رسمي مي‌شمارد و پلوراليسم ملي، زباني، فرهنگي و خطي  به جز فارس  را به رسميت نمي‌شناسداین اصل  طرف زبان و خط فارسي را به مقام خط و زبان رسمي ارتقاء داده و از طرف ديگر زبانهاي ملتهاي اسیر در ايران را به زبانهاي محلي و قومي تنزل داده است.

این اصل  قانون جمهوری اسلامی  خواه- ناخواه,  نه تنها حق” تحصیل به زبان تورکی” را رد میکند بلکه زبان تورکی آزربایجانی که زبان  ۳۵ ملیون تورک اسیر در ایران است را یک “زبان  محلی” معرفی کرده, که  این اصل به خودی خود این اصل اعتراف  به اشغالگری ونشانه‌های بارز استعمار خارجی‌ و بیگانه  دولت فاشیست آخوندی و پان ایرانیست است.

در حاليکه اقلاً زبان تورکي، نه يک زبان محلي، نه یک زبان قومی ، نه یک زبان اقلیت  بلکه يک زبان اکثریت ۳۰ -۳۵ ملیونی از جمعیت   ۸۰ میلیونی و چندین ملیتی در کشور موسوم به ايران است و زبان و هویت رسمی‌ تورک‌های آزربایجان و حقوق تحصیل به این زبان از طرف تمام سازمان‌های حقوق بشری و جهانی‌ و دولت‌های عضو منشور سازمان ملل پذیرفته و تاکید شده  وحتی زبان تورکي زبان جهانی‌ و رسمی‌ شده در محافل بین الملل است.


۵-اين اصل در حاليکه در باره‌ي زبانهاي قومي و محلي نظر مي‌دهد٬ مسئله‌ي خطوط اين زبانها  اشاره نمیکند چون میدند این اصل قابل اجرا نیست  و صرفا جهت فریب دادن تنظیم شده است  .  
طبق اين اصل کاربرد خط ارمني (که خط رسمي يک کشورهمسايه يعني جمهوري ارمنستان است) در کتب درسي مي‌بايد ممنوع باشد. حال آنکه همه شاهديم که ارمنيان از خط ارمني، هم در کتب درسي و هم در نشريات شان استفاده مي‌کنند. 

به نظر مي‌رسد در ايران و در عمل اين اصل از طرف مقامات تنها براي اِعمال فشار بر ملتهاي مسلمان غيرفارس و در درجه‌ي نخست تورکها بکارمي‌رود. 
همانطور که در عمل ارمني‌ها در ايران هم آموزش زبان مادری هم  آموزش به زبان مادری و هم استفاده رسمی‌ از زبان و پرچم و تاریخ ها  (جعلی) و هویت‌های ارمنی 
دارند و رژیم فارس برای توسعه فرهنگ و زبان و تحصیل به زبان مادری ۲۵ هزار ارمنی میلیارد‌ها هزینه می‌کند.

ارمني‌ها در ايران مي‌توانند از الفباي ارمني جمهوري ارمنستان استفاده کنند، تورکها نمي‌توانند از الفباي لاتين تورکي جمهوري هاي همسايه يعني تورکيه و آزربايجان،در آموزش زبان مادری یا مقاطع رسمی‌ استفاده کنند چه برسد به آموزش  زبان مادری و آموزش به زبان مادری.

يعني الفباي تورکي در ايران همانقدر غيررسمي است که الفباي ارمني. و برعکس، مي‌توان از الفباي تورکي به همان آزادي استفاده نمود که از الفباي ارمني.  اما اگر درک کنیم طرف مقابل و دولت بالا سر یک دولت بیگانه و سیستم یک سیستم اشغال گر است  این استاندارد ۲ گانه و فریب‌ها را به راحتی‌ خواهیم دید فقط یک دولت بیگانه و استعمارگر خارجی‌ میتواند این گونه با شهروند خویش چنین برخورد کند و مي‌تواند در مناسبت با زبان و خط دو گروه ملي در ايران، موضع ورفتار تبعيض‌آميز داشته باشد.

 دو گروه ملي که یکی‌ بومی وبا قدمت ۷۰۰۰ ساله و   جمعیت۳۰ میلیونی دارد و دیگری ۲۵ هزار نفر با تاریخ مشخص مهاجرت .

از طرف دیگر کاربرد تعبير خط فارسي در اصل ۱۵ نادرست است. آنچه که قانون اساسي آنرا از موضعي فارس‌محورانه "خط فارسي" مي‌نامد، در حقيقت خط عربي است که براي نيازهاي زبان فارسي (مانند چ، گ، پ، ژ) اصلاح شده و به دليل اين اصلاحات، "خط فارسي" (به واقع خط فارسي ـ عربي) نام گرفته است. عيناً خط عربي مطابق نيازهاي زبان تورکي (مانند گ، چ، پ، ژ، ئ، ؤ، ۆ، ێ، وْ، ڭ و ...) اصلاح شده و خط حاصل "خط تورکي" (خط تورکي ـ عربي) ناميده مي‌شود.

اگر زبان فارسي حق دارد که خط عربي اصلاح شده (توسط تورک‌های صفوی ) براي خود يعني خط فارسي ـ عربي را بکار برد، البته که زبان تورکي هم حق دارد که خط  لاتین مشترک تورکی و یا اگر هم نشد عربي اصلاحشده براي زبان تورکي يعني خط تورکي ـ عربي را بکار برد. مجبور کردن مردم تورک به کاربرد خط ناقص و نامناسب فارسي براي نگارش زبان تورکي، حتي براي ديگر زبانهاي رايج در ايران مانند بلوچي ، نقض آشکار و گستاخانه‌ي حقوق زباني و فرهنگي ملتهاي غيرفارس اسیر در ايران است.


۶-اين اصل، ديگر اصول قانون اساسي جمهوري اسلامي، مانند اصول ٩، ٣ و ١٩ را نقض مي‌کند.
اصل ٩ مي‌گويد: "هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي کشور آزاديهاي مشروع را، هر چند با وضع قوانين و مقررات، سلب کند." آزادي مللکائن در ايران در کاربرد زبان و خطوطشان چه در عرصه‌هاي رسمي و دولتي و چه در عرصه‌هاي غيررسمي و غيردولتي بايد در قانون اساسي قبول و تضمين شود. در حاليکه اصل ۱۵، مشخصاً آزادي کاربرد زبان و خطوط ملل مسلمان غيرفارس به طور رسمي را سلب مي‌کند.
اصل ۳ قانون اساسي مقرر مي‌دارد که همه‌ي ايرانيان در مقابل  قانون برابرند. در حاليکه صراحتاً طبق اصل ۱۵، ملل غيرفارس با ملت فارس برابر نيستند و اين تنها ملت فارس است که زبان و خطش ملي شمرده شده است.

اصل ۱۹ قانون اساسي مشخص مي‌کند که:‌ «مردم ايران از هر قوم و قبيله‌ که باشند از حقوق مساوي ‌برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اين‌ها سبب  امتيازنخواهد بود». در حاليکه اصل ۱۵ به قوم فارس بر ديگر ملل ايران، دقيقاً به سبب زبان و خطش که آنها را منحصراً رسمي اعلام کرده، امتياز و برتريت قائل مي‌شود.
⭕️حق تحصیل به زبان مادری هیچ موقع در ایران اجرا نخواهد شد

خواست اولیه حق تحصیل به زبان مادری در تمامی دروس و مقاطع تحصیلی تنها یکی از اساسی‌ترین خواستهای آزربایجان است و حتی اگر این حق هم داده شود که نخواد شد حقوق ملی‌ تورکان آزربایجان چون حقوق فرهنگی‌، اقتصادی ، سیاسی و درد‌ها و مشکلاتی چون تبعیض،تحقیر و نژاد پرستی‌ ،تالان ثروت‌های آزربایجان و نداشتن اختیار سیاسی و حقوقی و اقتصادی ، مهاجرت اکراد بدست ایرانیان  به آزربایجان،.... صدها مشکل و حق ملی‌ آزربایجان پا برجاست.


🔺چون تحصیل به زبان مادری یعنی قبول گردن هویت ملی ملل بوده که این با تاریخ مجعول و هویت مجعول ایرانی=فارس در تضاد است و دیر یا زود ایران را همین خواسته متلاشی خواهد کرد.

🔺ثانیا این درخواست تورکان زمانی عملی است که آزربایجان برای خود وزارت آموزش پرورش تورک و مدارس تورکی با معلمان تورک داشته و در کنار این فرهنگستان‌ها این زبان را از فارسی تمیز کنند وزارت آموزش پرورش  هم زمانی میشود که آزربایجانیان برای خود حاکمیت ملی داشته و هویتشان "تورک "رسمی باشد به رسمیت شناختن هویت ملل , به معنای رد هویت ایرانی و نقض تمامیت ارضی ایران و دولتگری ایران است.

این خود نشانگر آن است که حرکت ملی‌ آزربایجان شعار "تورک دیلینده مدرسه"="تدریس و تحصیل به زبان مادری"را چقدر درست و هدفمند انتخاب کرده که مستقیماً دولتمداری و حاکمیت ملی‌ تورکان را نشانه میرود.

هر اپوزوسيونی و یا حاکمیتی ،یاحتی هر حزب یاسازمانی به اصطلاح آزادیخواه ایرانی زیر نام"ایران" و تحت لوای "تمامیت ارضی ایران ‌" هر وعده دموکراسی بدهد مطمنا دروغ محض بوده و هدفش فریب ملل است ! حتی زیر نام فدرالیسم!

تمامیت ارضی ایران متضاد با اصل دموکراسی است چون ایران پتانسیل دموکراتیک شدن را ندارد.

اولین شرط دموکراسی در ایران، آزادی ملل و داشتن اختیار و انتخاب سیاسی ملتهاست.هر ملتی باید خودش بگوید کیست و چگونه میخواهد زندگی کند.

مستقل ؟ یا تحت اشغال ملتی دیگر؟

از نظر تجربی بیاد داریم #شاه با اینکه با قراردادی مستند "حکومت ملی جمهوری آزربایجان " و #حقوق ملی تورکان را برسمیت شناخت ولی بعد از دوماه آزربایجان را به خون کشید.چون میدانست او با رسمیت دادن به آزربایجان باید هویت دروغین ایرانی و تاریخ مجعول را دور بریزد.

وعده هرگونه حقوق ملل ولو"تحصیل زبان مادری" زیر نام "ایران" از طرف هر طیفی دیگری همچون آخوندها همانند اصل۱۵ قانون اساسی‌ جمهوری #اسلامی فقط برروی کاغذ خواهد ماند. یا همانند روحانی و یا امثالهم با سو استفاده از این خواسته‌های ملی ملل برای اعمال سیاست‌های شونسیتی خودشان استفاده کرده و با خواسته‌های ملل بازی کلمات میکنند که این بازی در جهت فریب و تجزیه حرکت ملی ملل از داخل خودشان است.

شعارها و وعده هایی همچون,  وعده  اجرای اصل ۱۵  قانون اساسی‌ و عقیم  جمهوری اسلامی  بعد از ۴۰ سال(که در واقع حق ملی‌  در  اصل ۱۵  وعد نمیشود), تدریس زبان مادری‌, فراکسیون ترک ایران‌, حقوق اقوام ایرانی‌, ایران کثیرالملل‌,ایران فدرال,...  و هرچه که نام" ایران"و هویت جعلی ایرانی‌ در آن باشد و به تمامیت ارضی‌ ایران تاکید کند‌ به اسارت ملل غیر فارس تاکید کرده  و فریبی بیش نیست.

آراز آتاخان

Yorumlar