در ديوان اشعار قائم مقام فراهاني (١٧٧٩- ١٨٣٥)، شعري بلند در مدح عباسميرزا نائبالسلطنه وجود دارد. در ابياتي از اين شعر که در بارهي "قصد روس و روم بر تسخير آزربايجان" است گؤکجه، گنجه، شروان، بيلقان، لنکران، ارگوان، برگشاد و غرچوان، که همه مناطق و شهرهائي در قفقاز جنوبياند، به عنوان شهرها و مناطق مملکت مستقل" آزربايجان" نام برده ميشوند.
این نشریه در آن زمان حساب تشدید شدن سیاستهای انکار تورکها و دزدی آثار تورکهای آزربایجان و هویتهای جعلی آذری - ترکتبار (تورک مهاجر در ایران) را نکرده بود.
نشريهي پانايرانيستي آينده در شمارهي يازده سال اول خود (١٣٠٥-١٩٢٦)، تعدادي از اين ابيات را با تيتر "قصد تسخير آذربايجان (آزربايجان) در زمان فتحعليشاه از قائم مقام فراهاني (ثاني)" داده است.
اين ابيات نشان ميدهند که در اواخر قرن هيجده و اوائل قرن نوزده ميلادي در فرهنگ عمومي و ژارگون سياسي مقامات دولتي امپراطوری قاجاري، قفقاز جنوبي بخشي از منطقهي آزربايجان شمرده ميشد.
این جواب به پان ایرانیستهای است که میخواهند اشغال آزربایجان و الحاق آن به ایران را مشروع نشان دهند و هزاران نظریه غیر معتبر و غیر علمی میدهند تا اشغالگری خود را طویل مدت اعمال کنند : آزربایجان نام وطن نبوده یا نام فارسی ایرانی بوده یا آزرابادگان بوده یا نام آزربایجان جدید است یا استالینیستی است یا قفقاز آران بوده یا آذری هویت ملی تورکها بوده یا آزربایجان جز ایران بوده .....
"در مدح عباس ميرزاي وليعهد
....
«تورک» انجم آن قدر در فوج پنجم
جانفشاني کرد تا صاحبنشان شد
....
روم شوم و روس منحوس از دو جانب
عزمشان تسخير «آزربايجان» شد
....
گه براند از «کوکجه» در ملک «گنجه»
پنجه اندر پنجهي شير ژيان شد
رايتش را کاتب فتح است جولان
گاه در «شروان» و گه در «بيلقان» شد
....
تا ز يک يورش هزار آشوب و شورش
در بلاد بايزيد و موش و وان شد
وان شکست و فتح پي در پي که ما را
در حدود «لنکران» و «ارگوان» شد
....
کي نشاط آرد کسي را کو دمادم
گفتگو از «برگشاد» و «غرچوان» شد
....
از محمد شه بپرس آنها که با من
در «عراق» پر نفاق از اين و آن شد"
چند توضيح:
١-مناطق ذکر شده:
برگشاد (برگوشاد): نام محالي در منطقهي قراباغ جمهوري آزربایجان شمالی
بيلقان: ناحيهاي در جمهوري آزبايجان هم مرزآزربایجانجنوبي
شروان (شيروان): شهري در شرق جمهوري آزربايجان شمالیدر ساحل رود کورا
غرچوان (قارچيوان): قريهاي در ناحيهي اوردوباد جمهوري آزربايجان شمالی در جوار رودخانهي آراز( ارس)
کوکجه (گؤيجه): ولايتي در مرکز جمهوري آزربايجان شمالی
لنکران: ناحيهاي در جنوب شرقي جمهوري آزربايجان شمالیدر جوار درياي خزر
٢-سید ابوالقاسم قائم مقام (١٧٧٩هزاوه اراک - ١٨٣٥ تهران) دولتشخص، سیاستمدار، ادیب و شخصیت تورک در دورهي فتحعليشاه و محمدشاه قاجار است. پدر وي در تبريز وزير آزربايجان بود. خود او نيز به وزارت نایبالسلطنه ولیعهد، پیشکاری آزربایجان و مقام صدر اعظمي رسيد.
وي در بسیاری از جنگهای دولت قاجاري و روسيه شرکت داشت. عهدنامهي ترکمانچای (تورکمانچاي) در ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به خط قائم مقام تنظیم و امضاء شده است.
بنا به اين ابيات، قفقاز جنوبي در فرهنگ عمومي و ژارگون سياسي اواخر قرن هيجده و اوائل قرن نوزده در سرزمين و جغرافياي آزربايجان قرار داشت. حتي به سبب آنکه دفاع از قفقاز جنوبي بر عهدهي لشکر آزربايجان بود، ميتوان گفت که به لحاظ نظامي نيز، قفقاز جنوبي جزئي از واحد رسمي آزربايجان بود.
بيان اين مطلب که شهرها و مناطق قفقاز جنوبي در حيطهي آزربايجان قرار دارند، از سوي شخصي مانند قائم مقام که يکي از مقامات عاليرتبه در ساختار دولتي، کاملاً آشنا با ژارگون رسمي و متداول دورهي خويش و در طول حيات سياسياش در رابطهاي بسيار نزديک با آزربايجان بود، احتمال هرگونه بيدقتي و اشتباه و مجاز و ... در اين ابيات را صفر ميکند.
ابيات قائم مقام که در آنها شهرها و مناطق قفقاز جنوبي آزربايجان ناميده ميشوند، ادعاي قوميتگرايان فارس، پانايرانيستها و ايدئولوژي رسمي دولت ايران مبني بر آنکه شمال آراز «هرگز» آزربايجان ناميده نشده و «هيچگاه» جزئي از آزربايجان نبوده است یا «هيچگاهقفقاز آران بوده» یا «آزربایجان جز ایران بوده»را رد و ابطال ميکنند.
٣-طبق اسناد دولتهای مختلف در تاریخ,در طول تاريخ، مفهوم آزربايجان اقلاً داراي سه معني بوده است:
الف- آزربايجان جغرافيائي: نام يک سرزمين و جغرافيا و منطقه، در فرهنگ عمومي که بیش از ۷هزار سال است وطن تورکها شناخته میشود
ب- آزربايجان سياسي: نام رسمي يک واحد اداري و يا نظامي (ساتراپ، کوست، خوره، کشور، ايالت، ولايت، مملکت، اولکا-اؤلکه، بيگلربيگي،..بعد از بوجود آمدن ایران به قصد تجزیه و نابودی نام و تاریخ آن به نام های استان، رئسپوبليکا، جمهوريت، ...) در ترکيب يک دولت
ج- آزربايجان اتنيک: معادل تورکائلي، نام منطقهي ملي تورکنشين به هم پيوسته در قفقاز جنوبي (آزربایجان شمالی جنوبی) از جنوب شرقی تا فلات ايران,از شرق تورکمنستان و خزر, از غرب به آناتولی مرکزی و و شمال عراق.
حدود و گستردگي آزربايجان، به هر سه معني ثابت نبوده، در طول زمان کم و زياد شده است.
در دورهی سلطنت شاه محمد خدابنده از دولت قزلباشي (صفوي)، آزربايجان به عنوان مهمترين واحد سياسي-اداري آن دولت تورک، سرزمین بسيار وسیعي در شمال ارس (ناحیهی شیروان-جمهوري آزربايجان کنوني، ارمنستان کنوني، ...) و در جنوب همهي آزربایجان جنوبی به علاوهي کردستان و کرمانشاه جعلی تازه ساخته شده که اراضی تاریخی آذربایجان بشمار میآید و بخشهائي از لرستان را شامل ميشد و والی آذربایجان ادارهی اين قلمروي گسترده را بر عهده داشت.
يا در زمان نادرشاه موسس سلسلهي تورکي آوشار (افشار)، علاوه بر آزربایجان جنوبی وآزربایجان شمالی ،آزربایجان غربی در تورکیه امروزی (ایغدیر کارس ،ارزوروم ) آزربایجان تورکمان در عراق امروزی( کرکوک اربیل) را یکپارچه کرده و درمدت کوتاهي در ترکيب ايالت آزربايجان قرار داشت.
در زمان ایلخانیان ،آق قیونلو قارا قویونلو ، اتابکان ، قاجارها ، سلجوقیها ...آزربایجان مرکز اقتصاد و تجارت، سیاست، هنر بود
با اين وصف، اين ادعاي پانايرانيستها و ايدئولوژي رسمي دولت ايران که شمال ارس «هرگز» آزربايجان ناميده نشده بيپايه و نادرست است.
٤-در ابيات قائم مقام، بر خلاف ادعاهاي پانايرانيستها وایرانبایجانچیها و مانقوردان که در صدد جعل و تحميل نام و هويتهاي ملي بيپايهاي مانند آزري، ایرانی, ترکتبار(تورک مهاجر), ترکزبان (ایرانی که توسط تورکهای مغول آسیمیله شده زبانش تغییر کرده )، ترک ایران(تورکی که وطنش آزربایجان نیست ایران است) و ... بر ملت تورکند.
نام ملي ما صرفا و تنها «تورک» است که از نظر جامعه شناسی و تورکلوژی «تورک» در گروه بندی ملت «تورک»بنام «تورکهای اوغوز» یا «تورکهای آزربایجان»یا «تورکمانهای آزربایجانی »شناخته میشود
منبع:
دانلود ديوان قائم مقام فراهاني
http://bit.do/eg9TR
دانلود شمارههاي نشريهي آينده
http://bit.do/eg9TY
Yorumlar