هرم قدرت در کشور موسوم به ایران

 صدسال است که هرم قدرت سیاسی در ایران از ۳ بخش اساسی تشکیل یافته است.



اگر ملل غیر فارس و غیر ایرانیک درست این هرم قدرت دشمن را نشناسند نمی‌توانند در مبارزه پیروز میدان شده و همانند انقلاب ۵۷ و حکومت ملی آزربایجان شکست خواهند خورد.


در ایران یک سیستم دیکتاتوری و فارس گرای ۳ لایه ۱۰۰ سال است که بدست غرب حاکم شده است .

لایه اول؛حاکمیت نمایشی :

این لایه ویترین دو لایه دیگر( دولت و نظام )را تشکیل می‌دهد که در این صد سال این لایه نقش نوکر بی اختیار را بازی کرده است . 

انتخابات ایران و نمایندگان مجلس ،نخست وزیری و ریاست جمهوری در نظامهای پهلوی و جمهوری اسلامی بصورت نمایشی بوده و منتخبین در اساس منتخبین مردم نبوده بلکه تحمیلیهای رژیم میباشد که قدرت سیاسی نداشته اند.

کابینه های حاکمیت و نمایندگان مجلس در دو نظام پهلوی و جمهوری اسلامی بعنوان نوکران نظام و سران رژیم بوده و هستند. 


لایه ۲ نظام و رژیم: با ایجاد کشور و دولت ایران دو نظام ج.اسلامی و پهلوی بر روی دولتگری ایرانی آورده شدند تا این دولت را حفظ و اداره کنند. (توسط غرب)


نظام در واقع نحوه اداره دولت ایران بوده است( نه دولت) که امروز ایرانگراها و فارسها و بعضی از غربی ها بدنبال تغییر نظامند (نه دولت)

تغییر نظام هیچ تهدید ملی برای منافع مرکزگرایان ایرانشهری و استعمارگران غربی ندارد حتی با دموکراتیک شدن نظام و رژیم‌ها منافع ملی ایرانشهری ها بیشتر تامین شده و ملل در هدف استثمار بیش قرار می‌گیرند.

تغییر نظام برای ملل غیر فارس هیچ ارمغانی ندارد چون دشمن اصلی آزربایجان رژیم‌ها و نظام‌ها نبوده بلکه دولت ایران است که نظام و رژیم با ایدولوژی خاص خود اساسهای دولتگری ایرانی را محافظت میکنند.

لایه۳ دولتمداری#ایرانی :این لایه دارای ۳ اساس مهم است که هر نظامی و رژیمی بر روی دولت#ایران بیاید باید آنهارا حفظ کند:

الف:زیر نام" حفظ تمامیت ارضی ایران "تحت اشغال نگاه داشتن وطن ملل غیرفارس 

ب:حفظ قدرت در دولت مرکزی ایران، یعنی در دستان فارسها و ایرانیکها 

ج: حفظ هویت"ملی"( جعلی) ایرانی

(برای حفظ هویت ساختگی و نود ساله ایرانی باید هویت و تاریخ و موجودیت ۷ ملل حذف شود هویت ایرانی بر اساس انکار ملل و ملتها بنا شده)

این لایه توسط غرب با شکست دولت امپراطوری ممالک محروسه قاجار و تاسیس دولت جدید وارد صحنه شد و بدست فارسها سپرده شده و حفظ می‌شود.

بعضی سیاسیون #آذربایجانی هنوز نظام (رژیم) را با دولت اشتباه میگیرند و همانند انقلاب ۵۷ لایه دوم یعنی نظام(#پهلوی) را هدف گرفته و انرژی خود را بنفع دشمن خویش و علیه ملت و وطن خود صرف کردند.


همیشه اختلاف اپوزیسیون و ج.اسلامی در نوع رژیم است نه تغییر #دولت !

حتما بارها شنیده ایم که اپوزسیون و ساده لوحانی که از رسانه های اپوزسيون تغذیه میشوند به ملل غیرفارس مخاطبا میگویند "دشمن مشترک ما فقط نظام و آخوندهاست"؛"باید متحد شویم رژیم را عوض کنیم"؛"تا رژیم نرود هیچ قومی به حقوق خود نمیرسد"

 این شعارها و فرمولها از نظر سیاسی نادرست است و تاکتیک مرکزگرایان و غربیان برای فریب وخدمت گرفتن از ملل غیر فارس برای تامین منافع فارسهاست .


قانع شدن فقط برای تعویض حاکمیت و نظام برای دولت ایران، نه تنها آزربایجان را نجات نخواهد داد بلکه مانند انقلاب ۵۷ مارا دهه ها عقب خواهد انداخت .

ایرانیها هم همیشه در تعریف دشمن، برای ملل غیر فارس با هدف نشان دادن دشمن خودشان یعنی" نظام" بجای دشمن اصلی ملل که همانا "دولت و تفکر ایرانگرایی " است از انرژی و خون ملتها جهت منافع فارس و ایرانگرایی و قدرت گرفتن استفاده کرده اند.


#آزربایجان برای برپایی دولت ملی خود باید لایه سوم یعنی زیربنای اساس استعمارگری را هدف قرار دهد.

 تا وقتی لایه سوم موجود است آزربایجان تحت استعمار و اشغال خواهد ماند و هیچ حقی از تعویض لایه دوم نصیبش نخواهد شد.

اما براندازی لایه سوم یعنی سیستم و دولت ایرانگرا زیر هرم خالی شده و لایه بعدی یکی پس از دیگری خواهد ریخت. 

اگر آزربایجان لایه سوم  یعنی زیربنای سیستم دشمن را هدف بگیرد آنوقت نه شکست میخورد نه فریب اپوزیسیون ایرانی را می‌خورد نه از نظر ایدولوژی ملی دچار پارادوکس می‌شود نه در راه حرکت به بسمت منافع ملی ملت تورک آزربایجان در دست‌اندازها می افتد.


«جرج سانتایانا» (۱۸۶۳-۱۹۵۲ م) فیلسوف،نویسنده و سیاستمدار اسپانیایی-آمریکایی:«کسانی که از تاریخ درس نگیرند، محکوم به تکرار آن هستند.»


آتاخان


Yorumlar