خانا آزربایجان است ۱۰۰ نام جعلی بسازید میلیونها کرد وارداتي هم ساکن کنید چیزی تغییر نمیکند



 نام جعلی آریاییزه شده و دولتی خانا، پیرانشهر است كه به زبان كردی آن را پیرانشار تلفظ می‌كنند.


کردهای مهاجر عراقی و حامیان پان ایرانیست آنها، برای تراشیدن سابقه و تاریخ برای این نام جعلی فارسی، آنرا اخذ شده از نام “پیران پسر ویسه”، پهلوان مشهور تورانی و سپه‌سالار و سرلشكر افراسیاب (آلپ ار تونا) در شاهنامه دانسته اند. حال آنكه اولا نام فارسی پیرانشهر نامی جدید و جعلی ۶۶ ساله است و ثانیا خود نام پیران در شاهنامه فردوسی نیز ایرانی نیست. پیران شاهنامه، مانند نام بسیاری از تورانیان این اثر، فرم ایرانی شده نام اصلی توركی دیگری (بئره ن= جوانمرد؟) است


بسیاری از اسامی بومی و تورکی جغرافیائی در آزربایجان و دیگر مناطق تورک پیرامونی كه به شكل خاناXana ، خانهXanә ، خنهXәnә ، خوناXona ، خونه Xonә، خونجXonәc ، …. می باشند، نامهائی بسیار قدیمی مشتق شده از ریشه تركی-آلتائی خانا-قانا و كلمه سومری قانا و یا دارای ارتباط با آنها می باشند.نام این شهر آزربایجانی، كلمه ای تركی بوده و به معنی ردیف، تل خاك و دیواره است. فرمهای گوناگون این كلمه در نام بسیاری از مراكز جمعیتی در آزربایجان و دیگر مناطق اسیر تورک همچون قشقایی یورد ، خوراسان یورد و نواحی پیرامونی آنها مانند خونا، خونج، …. نیز مشاهده می شود. نام تركی “خانا”، از سوی رژیم پهلوی و در راستای تركی زدائی از چهره و تاریخ آزربایجان، با نام فارسی “پیرانشهر” عوض شده است.

خانا آزربایجان است آزربایجان تورک نشین نیست تورک است !

“خانا” نام شهری در داخل محدوده آزربایجان تاریخی است كه در دهه های اخیر با سیاستهای کثیف ایرانیان ، از سكنه تورک خود خالی گشته و به شهری كردنشین تبدیل شده است. اما کرد نشینی و یا هر اتنیکی می‌خواهد در آنجا زندگی کند مسله آزربایجانی بودن خانا را تغییر نمی‌دهد.


ایرانیان در ۱۰۰ سال گذشته اصطلاحات سیاسی و فراوانی‌ جهت فریب و آسیمله کردن ملل تحت استعمار ایران بوجود آورده اند 

یکی از آنها استفاده از کلمه "نشین" است که دارای مفهوم مبهمی دارد و میشود هم به نفع استعمارگران و زياده خواهان کرد استفاده شود هم به ضرر ملت تورک آزربایجان بکار گرفته شود .


ایرانیها در دشمنی با تورکها از هر دو نوع معنی این اصلاح استفاده برده می‌برد و با بازی کلمات سیاسی توانسته افکار جامعه آزربایجان را تا حدودی فریب دهد 

استفاده از کلمه "نشین " در اصطلاحات و ادبیات غیر سیاسی ایران به معنی اقامتهای موقت و یا مهاجر میباشد .


کلمات اجاره نشین کرایه نشین در این راستا معنی می‌شود ‌ ولی سیاسیون ایران کلمات تورک نشین در آزربایجان را بکار می‌برند که این هم با کلمات ترکتبار (توکان مهاجر در ایران) و ترکزبان(ایرانی ترکزبان شده در اثر حمله مغول) مترادف شده است.

در واقع سیاسیون و ملی گرایان ایرانی می‌گویند آزربایجان خاک ایران است و در آزربایجان تورک نداریم بلکه ۳ دسته داریم

آذری (آریایی ایرانی)

ترکزبان (آریایی آسیمله شده توسط ترکها)

ترکتبار (مهاجران تورک) 

شهرهایی که در آن ملی گرایی تورکی شدید بوده و برای رژیم غیر قابل انکار باشد انرا شهرهای ترک نشین می‌نامد یعنی شهرهایی ایرانی که مهاجران تورک در آن ساکنند نه صاحب !


این ادبیات را به صورت وارونه و البته به نفع کردها استفاده می‌کنند.ایرانیان می‌گویند در ایران کرد اصیل داریم و از آنها بعنوان یک اتنیک آریایی و غیر مهاجر یاد میشود و نزد ایرانیها کردها فقط رر یک دسته ملی کرد شناخته می‌شود: انهم کرد کردستان است


شهرهایی که تاریخا از آن تورکهای آزربایجان است را کردنشین (نه کرد تبار یا کرد زبان) معرفی میکنند و در مقابل این معنی نتیجه میگیرند اراضی تاریخی و شهرهای ازلی آزربایجان را می‌شود کردستان نامید.

آلمان ۳ ملیون تورک دارد بعضی شهرها و محلات آلمان اکثریت تورک نشین هستند و آلمان هم آنها را شهرها و محلات تورک نشین می‌شناسد. آیا این به این معنی است که تورکها باید در آنجا یک کشور تورک درست کنند یا تورکها صاحب خاک آلمان شده اند؟


 پارادوکس و استانداردهای دوگانه ایرانیها را میبینید!

تورکان آزربایجانی در آزربایجان نه مهاجرند نه ایرانی نه آسیمله شده !تورکان آزربایجان صاحب خاک آزربایجان هستند. صد البته اتنیکهای دیگری در خاک آزربایجان زندگی کرده و خواهند کرد ولی اکثریت قاطع آزربایجان تورک بوده و خواهد ماند .


.همانطور که ملت تورک آزربایجان به خاک هیچ ملتی چشم طمع ندارداین خاک را هم به کسی پیشکش نخواهد کرد حتی ۱۰۰٪ترکيب جمعیتی آنرا تغییر دهند.


کوچ اجباری تورک‌های ساکن خانا(پیرانشهر)از این شهر :


خانا (خانه، پیرانشهر)، نام شهر و شهرستانی واقع در جنوب استان آزربایجان غربی است. این شهرستان از شمال به شهرستان اشنویه (نك. اوشنو)، از مشرق به شهرستانهای سولدوز (نقده. نك. سولدوز) و ساوجبلاغ (نك. مهاباد)، از جنوب به شهرستان سردشت (نك. سردشت) و از مغرب به مرز عراق محدود است.


نام بخش خانا (خانه) در سال ١٣٤٧ و در راستای زدودن نامهای تاریخی تركی اماكن جغرافیائی در آزربایجان از سوی رژیم پهلوی به نام غیرتاریخی و فارسی پیرانشهر تغییر یافته است. این بخش در سال ١٣٤٨ تبدیل به شهرستان شده است. 


شهر خانا تا اواخر قرن بیستم شهری تورک بوده و بنا به اسناد دولتی ایران از منابع کشورهای دیگر تا پنجاه سال پیش بیش از هشتاد درصد جمعیت آنرا تركان تشكیل می داده اند. اما در اثر تضییقات بلا انقطاع گروههای مسلح كرد در سراسر سده پیشین، خیل عظیم تركهای بومی خانا كه امنیتشان توسط دستجات مسلح كرد سلب و اموالشان غارت شده و جانشان نیز در معرض خطر بوده است، بتدریج شهر موطن خود را رها كرده و مجبور به مهاجرت به دیگر نقاط آزربایجان شده اند. 

تا سال ۱۳۵۷،بیش از ۸۰٪ از اهالی شهر خانا(پیرانشهر)را تورک‌های بومی آزربایجان تشکیل میدادند و اغلب اعضای انجمن این شهر از تورک‌ها انتخاب میشدند. همچنین در روستاهای اطراف خانا(پیرانشهر) تعداد کثیری از تورک‌ها زندگی میکردند. با آغاز انقلاب ۱۳۵۷ اوضاع پیرانشهر بشدت متشنج و نا امن شده بود.


 


اوایل اسفند ماه بود و انقلاب تازه پیروز شده بود. هر روز بر تعداد اکراد غریبه مسلح تفنگ به دست عراقی در سطح این شهر افزوده میگشت.


آنان قطارهای فشنگ را بر شانه و کمر خود حایل کرده، علاوه بر آن، به پشت خود طناب هایی(سجیم) انداخته بودند و وقتی از آنان پرسیده میشد که این طناب‌ها را برای چه آورده اند؟ پاسخ میدادند برای بستن اموال غارتی از منازل تورک ها!!


 


این گونه اظهارات و تظاهرات و حضور آنان با قیافه‌های غریب،باعث رعب و وحشت اهالی تورک شهر میگشت و یاد آور حوادث تلخِ قتل و غارت‌های گذشته به ویژه شهریور ۱۳۲۰بود.

اغلب این اکراد مسلح که امید تاراج آمده بودند،از طوایف مختلفِ کُردِ روستاهای اطراف شهر خانا(پیرانشهر)و سوْیوق بولاق(مهاباد) بودند؛به همین دلیل برخی ازتورک‌ها از همان اول حساب کار خود را کرده و مجبور به جلای وطن شدند، لیکن هزاران خانواده ی تورک دیگر هنوز در شهر خود مانده بودند،که در اثر ادامه ی ناامنی ناگریز به پادگان ارتش مستقر در حومه خانا(پیرانشهر) پناه آورده و به مدت یک ماه در سوله‌های بِتُنی این پادگان در بلاتکلیفی به سر برده و در نهایت ارتش آنان را با هلی کوپتر به اورمیه منتقل نمود.

رژیم ایران در این جنگ روانی و جنگ سرد حامی کردها بود و تاریخ شاهد بود که کردها با حمایت جمهوری اسلامی ایران چه جنایت‌هایی وحشتناکی در سولدوز، خانا، خوی براه انداختند.



در این میان اموال خانواده‌های تورک خانا(پیرانشهر) توسط کُرد‌ها غارت گردید و منازل آنان توسط اکراد اشغال گردید و بعد‌ها به قیمت کمی فروخته شد.

و دولت تازه تاسیس جمهوری اسلامی در این تغییر ترکيب اتنیکی به کردها همه نوع حمایت سیاسی، دولتی و نظامی را داد.

صدها خانواده تورک خانا نیز (مانند تركان اوشنو=اشنویه و ساووجبولاق=مهاباد) بویژه پس از درگیریهای به وقوع پیوسته در این منطقه در حین انقلاب اسلامی و سالهای پس از استقرار آن، از وطن خود اخراج شده اند. 


 صدها خانواده تورک اخراج شده و فراری از شهرهای ساووجبلاق (مهاباد)، اوشنو (اشنویه) و خانا (پیرانشهر)، هرگز اجازه و امكان بازگشت دوباره به موطن و شهر و دیار خود را نیافته اند. 



در نتیجه این فعل و انفعالات یكجانبه، در دهه های اخیر تركیب جمعیتی خانا (مانند دیگر شهرهای تورک آزربایجانی بیجار، سنقر، ….) تغییر بزرگ و محسوسی نموده و شمار اكراد ساكن آن شهر به طور نجومی افزونی یافته است. 


خانا در میان راههای ساووجبلاغ (نك. مهاباد) ـ اشنویه، اشنویه -سردشت و سولدوز (نقده) -سردشت واقع است. این شهر كه از طریق تمرچین در غرب به عراق مرتبط شده، پل ارتباطی آزربایجان با عراق و سوریه است. خانا بدلیل موقعیت مرزی و سوق الجیشی خود و قرار گرفتن در مسیر جاده ترانزیت جمهوری اسلامی ایران با كشور عراق و دیگر كشورهای حوزه دریای مدیترانه، در حال حاضر یكی از بزرگ‌ترین مراكز تجارت خارجی در خاک آزربایجان جنوبی است. 

از طریق گمرك زمینی تمرچین سالانه صدها هزار تن كالای تجاری و بازرگانی كشورهای عربی و آسیای میانه به نقاط مختلف جهان ترانزیت می‌شود. 


خانا با داشتن ۶۰۰ میلیمتر بارندگی در سال از زیباترین و سرسبزترین شهرهای كشور بشمار می‌رود. بیش از ۸۰ درصد معادن سنگهای گرانیت آزربایجان غربی در شهرستان خانا واقع شده‌اند و در شهرهای همجوار آن نیز شمار زیادی معادن سنگهای تزیینی وجود دارد. شهر خانا با داشتن ۶۵ معدن گرانیت و تولید سالانه ۳۰۰ هزار تن گرانیت و دیگر سنگهای تزئینی رنگی باكیفیت، یكی از قطب‌های مهم در تولید سنگ گرانیت كشور به شمار می‌رود. پیست اتومبیلرانی آن كه تاكنون میزبان ۳ مسابقه بین المللی بوده، با ۱۵ هزار متر مربع وسعت بزرگ‌ترین پیست اتومبیلرانی كارتینگ در خاورمیانه است و برای انجام مسابقات و تمرینات اتومبیلرانی طراحی و مطابق با استانداردهای جهانی ساخته شده است. 

Yorumlar