هر کسی با الفابت حرکت ملی آشنایی داشته باشد میداندکه شعارهای آزربایجان بر خاسته از خواستهای ملی آزربایجان بوده و آزربایجان شعارهایش را به عنوان یک سلاح مبارزاتی بکار میبرد .همیشه در پشت هر شعار ملی آزربایجان پیامهای سیاسی خوابیده است . آزربایجان هیچ گاه برای قافیه بندی هم که شده شعاری بیهوده نمیدهد و همیشه بطور تداولی هر شعار رادیکال تر از شعار قبلی به میدان آمده و بصورت سریع همگانی میشود .
شعار "مرگ بر فارس" ابتدا در تبریز, سپس در اورمو لرزه بر جان فاشیستان و اشغالگران ایرانی انداخته است ,شعاری که در قالب شعری
علیه سیاستمدارن فوتبالی -سپاهی ایران ساخته شده و شعارغلطی نیست !به نظر بنده این شعار هیچ تضادی هم با منافع حرکت ملی ندارد.
(Yaşa traxtur
Sən qəhramansan
Azərbaycana sən iftixarsan
vermədilər Kapi sənə fedrasioandan (İran dövleti)
kəsdilər sənin başını o binamuslar (namusuzlar)
Mərg bər fars (ölüm olsun farsa))
با اینکه در روزهای اخیر اکثر فعالین ملی توضیحات فراوان و کافی درمورد اینکه چرا و به چه علت شعار "مرگ بر فارس" داده شد ومیشود را با بیانات وکمپین های امضاهای خود دادند,همچنین در چند روز اخیر نیز دیدیم که اکثریت فعالین حرکت ملی در داخل و خارج حتی اعلان حمایت کرده اند .
ولی بیائید ببینیم چه کسانی با این شعار مخالفت کردند !
هر موقع حرکت ملی آزربایجان دست به تاکتیکهای جدید و حملههای جدّی مبارزاتی میزند سبب میشود مبارزه و طرفهای مقابل آن شفاف تر چهره نمایان کنند ودر نتیجه به ما کمک میکنند حمله کننده ها را بهتر شناخته و حملات آتی را تخمین بزنیم.
در صف اول دشمن ,خود فارس و رژیم اشغالگر ایرانی ایستاده است,همه عکس العملهای توهین آمیز و حمله های فاشیستی از طرف ایرانیان متوهم علیه آزربایجان, قابل درک است.
چون میدانیم که بین ایرانیان و ملت ترک آزربایجان,جنگ هستی - نابودی در جریان است وایرانیان ۸۰ سال است که میخواهند ملت ترک را نابود و محو کنند, در مقابل ملت تورک میخواهد هستی خود را حفظ و از یوغ و حاکمیت ایرانی رهائی یابد و در واقع این جنگ برای تداوم اشغالگری فارس در مقابل مبارزه برای آزادی ملت ترک است
برای همین بسیار طبیعی بود که با همگانی شدن شعار "مرگ بر فارس" در ظرف یک ماه تمامی گروهها و گروهک ها و رسانه های دولتی -غیر دولتی رژیم و رسانه های اپوزوسيونی علیه جوانان آزربایجان بسیج شدند.ولی این وسط چند دسته هم منفعت که هویتا هم فارس (ایرانی) نیستند,در صف دشمن صف گرفته و به این حمله های بی ادبانه و تهدید ها دامن زدند .
الف) مانقوردها- کاتولیکهای پاپ تر از پاپ ,فازریهای پارس پرست تر از پارس و ایرانبایجانچیان آریایی تر از آریایی ها-
مانقورد ها در صف ایرانیان بر جوانان تورک آزربایجان میتازند . میدانیم مانقورد ها درهویت قالب(فارس و ایرانی) ذوب شده ها و اسیمله شده هایی هستند که "خودزنی هویتی" اساس تفکرشان را تشکیل میدهد مانقوردیسم در هر جامعه مستعمره و ملت تحت اشغال دیده شده است. تا زمانی که اشغال دفع نشود, مانقوردیسم هم نابود نخواهد شد. چون مانقوردیسم پدیده ایست سیال, که منبع تغذیه ایدئولوژی اش ,تبلیغات رژیم و سیاست اسیمیلاسیون اشغال گر است,اگر اشغالگری پایان یابد, مانقوردی هم نخواهد بود.
برای همین مانقورد در طی هشتاد سال ایجاد کشور معجول ایران و ملت جعلی" ایرانی "بعنوان ستون پنجم نیروی اشغالگر فارس ایفای نقش داشته و دارد .
چون مانقورد خود را یک آریایی میداند,بطبع ناراحتی آنها قابل درک است بنابراین همیشه باید انتظار حمله از جناح این آسیمله شده ها داشت , باید بدانیم مانقوردها تا پایان اشغال آذربایجان کنار دشمن بر علیه ما خواهند جنگید.
ب ) اکراد -کردهای مهاجراز طرفی با کمک غرب و از طرفی کمک پنجاه سال اخیرایرانیان ,هزینههای تبلیغاتی فراوان کرده اند که همانند شهرهای ترک ترکیه و عراق, غرب آزربایجان را هم بنام کردستان جعلی نشان دهند, از طرفی دیگرهم ایرانیان متحد درجه اول منطقهای کردها در ایجاد کردستان جعلی در اراضی تورکان تا بدین روز بوده و ایرانیان برای کردهای مهاجر نقش حیاتی بازی میکنند.
(درپنجاه سال اخیرشاه و آخوند در سیاست کردیزه کردن آزربایجان وکمک به تورک ستیزی کردها , نقش موثر و فعلی داشته اند, و همین امروز, هم حاکمیت, هم اپوزیسیون ایرانیان این سیاست را در آشکارا دنبال میکنند
ایرانیان درپنجاه سال اخیر,در کوچ دادن فلهای کردها ازعراق به غرب آزربایجان(نه در سنندج) با نام پناهنده،کمک به حملات تروریستی پکک وعملیات زمینی کردها از طرف مرز ایران به ترکیه ، کمک لجستیکی و پزشکی به تروریستهای پکک ، ایجاد پژاک توسط رژیم ایران در آزربایجان ،ایجاد بازی سیاسی با عنوان جنگ ساختگی سپاه"پژاک -سپاه" در غرب آزربایجان برای مشروعیت دادن به تبلیغات کردها برای وطن و کردستان نامیدن اراضیآزربایجان ،میکروفون شدن تلویزیونهای فارسی زبانهمانند بیبیسی برای وسعت دادن به تبلیغات نامشروع اکراد و........در هزاران کمک در نقش متحد کردها ,ایفای نقش کرده اند و امروز هم این کمکها از طرف ایرانیان به کردهای مهاجر ادامه دارد.)
برای همین کردها نمیخواهند هم پروژههای ایجاد کردستان جعلی بهم بخورد و هم نمیخواهند حامی منطقهای خود و تنها هم ملیت آریایی و هم منفعت سیاسی خود را ازدست دهند , میدانیم کردها خود را با ایدئولوژی واهی آریایی ایفا میکنند و این نشانگر این هست که کردها همانند ایرانیان با سیاست اشغالگری و ایجاد تاریخ و ایدئولوژی دروغین میخواهند به اهداف کثیف خود,همانا ایجاد وطن در اراضی تورکان هست برسند برای همین ناراحت شدن کردها از پیشرفت حرکت ملی و رادیکالیزه شدن مبارزه علیه اشغالگری,خصوصا در اورمیه, طبیعی است.
ج) گروه سوم اقلیتی از فعالان ملی آزربایجان هستند. باینکه گروه سوم ,خود گروه کوچکی است,ولی این افراد خود به ۳ دسته دیگر تقسیم میشوند.
این افراد دشمنان آزربایجان نیستند , فقط به دلایل متفاوت بصورت مستقیم یا غیر مستقیم علیه منافع آزربایجان جبهه دیگری باز میکنند:
دسته ۱-فعالانی که واقعا آزربایجاندوست هستند .حتی بیشترفعالان ,تفکراستقلال طلبی دارند ,ولی بلا استثنا همه در کشورهای دموکراتیک دنیا زندگی میکنند وبعلّت نداشتن قدرت آنالیز شعارها , یا درک نکردن شرایط مبارزه درآزربایجان به این شعار اعتراض میکنند.
چون این افراد در خارج از آزربایجان جنوبی زندگی میکنند وشرایط سخت مبارزه در آزربایجان را با کشورهای دموکراتیک که در آن زندگی میکنند, یکی میدانند و هیچ تصوری از شرایط داخل آزربایجان ندارند, بطبع رادیکالیزه شدن شعارها را غیر مدنی یا پارا نرمال میبیند.مثلا شرایط مبارزه در کشوری که ۱ زندانی سیاسی ندارد با کشوری که روزانه دها نفر زندانی,اعدام میشوند یکی نیست.
از طرفی دیگر مقابله به مثل کردن و جواب دادن به طرز زبان , با نوع سلاح خود رژیم , یک اصول مبارزاتی بوده و هیچ گاه غیر مدنی نیست .
در شرایطی که وطن زیر اشغال نظامی دشمنیست که, ایدئولوژی اشغال گری و سلاح روانی خود را بر اساس شعار"مرگ بر" نهاده ! و ۳۶ سال تمام با شعار" مرگ بر اسراییل ;مرگ بر آمریکا" و نشان دادن دشمنان فرضی , دار و ندار ملت آزربایجان را به یغما برده ,هویّت و هستی آزربایجان را نابود کرده ! از کدام شعار مدنی ,یا پاک شده از خشونت کلامی میشود صحبت کرد ؟
در فرهنگ و کولتور ملت حاکم فارس, که فلسفه زندگی اش با "مرگ بر شاه""مرگ بر تجزیه طلب" "مرگ بر عرب" "مرگ بر این "مرگ بر آن"... گفتن بافته شده است و ملت حاکم که هیچ راه علمی و دیپلماتیک برای مذاکره را نه درک میکند نه میفهمد! حرف زدن همچون خودش, با زبان وادبیات خودش , چیز غیر طبیعی نیست.
.علاوه بر شعارهای رادیکال شده، اگر آزربایجان همین امروز مبارزه مسلحانه را هم آغاز کند از دو جهت کسی حق اعتراض ندارد!
مبارزه مسلحانه حق طبیعی و ملی آزربایجان به عنوان ملت تحت اشغال است در کنار این حق مشروع, آزربایجان چون تجربه نسل کشی شدن داشته !و این خطر همچنان موجود است از نظر حقوقی, دفاع نظامی حق مشروع ملت تورک آزربایجان و هر ملتی که در خطر نسل کشی است میباشد .
ملت تورک آزربایجان در کمتر از یک قرن فقط درآزربایجان جنوبی ۳ بارنسل کشی(۲ بار اکراد و ارامنه ۱- بار ایرانیان) را تجربه کرده است و تکرار مجدد این تراژدیها ونشانههای این تهدید ها, امروز هم موجود میباشد .
دسته ۲-افرادی هستند که خود را فدرالیست مینامد و با هر شعار رادیکالی که علیه تمامیت ارضی کشور قلابی" ایران" باشد, یاهر شعار یا حرکتی که کردها یا فارسها را ناراحت کند مخالفند.این افراد تقریبا با ۹۰% شعارهای آزربایجان مخالفند ,چون همه شعارهاطی ده سال اخیر در مسیر استقلال خواهی آزربایجان بوده است.
مثلا تا به امروز از بین فدرال طلبهای ملل غیر فارس تنها ملیتی که نقشهای برای وطن خود ارائه نداده است ,فدرال طلبهای آزربایجانند که مبادا با ارائه نقشهای برای آزربایجان جنوبی کردها و فارسها را ناراحت کنند , یا بخاطر بیاورید بیانیه "محکوم کردن ترکهای ترکیه برای مبارزه با پکک" یا بیانیه" قارنا" که توسط فدرالیستها به نفع کردها صادر شده و امضای فدرالیستهای آزربایجان رسید
دسته ۳- دسته دیگری که از داخل حرکت ملی به حرکت ملی آزربایجان میتازند افرادی هستند که که از حرکت نیستند ولی در حرکت ملی پرسه میزنند .از طرفی هنوز بطورکامل بیداری ملی نگذرانده و تاریخ حرکت ملی را نمیدانند و از طرفی هم, مفاهیمی چون مبارزه مدنی، تروریستی ،رادیکالیزم شدن , پلورالیزم ،شونیزیم و یا پان و یا راسیزم و ... را درک نکرده واکثراً افرادی هستند بی ثبات ! که با مکاپ"روشن فکر "در حرکت ملی پرسه میزنند و هنوز چه میخواند نمیدانند. مثلا از دید این افراد ,یک روز پیشهوری را بزرگ باید شمرد ! فردا به شهید ,پیشهوری حمله بایدکرد ،یک روز شاه اسماعیل, شاه میشود ! فردا عامل فارس ! روزی استقلال طلب میشوند !فردا کرد دوست! پس فردا فدرال طلب! پسین فردا جنبش سبزی ,گاه تورک آذربایجانی میشوند گاه تورک ایرانی
با توجه باینکه این شعار از درون دل میلیونها آذربایجانی که وطن و هویتشن زیر استعمارگری فارس نابود شده برخاسته ! واین شعار در مقابل جنایت ،توهینها و نژاد پرستی ها,نسلکشیها ,تالان و غارت ها،ویرانیها... که ایرانیان طی هشتاد سال حاکمیتشان به آزربایجان دادند ! قطرهای مقابل دریا میماند ولی خود این شعار خط قرمزهای خود را با اشغال گران ایرانی پرنگتر کرد
بجز ایرانیان که امروز بصورت بالفعل در اراضی آزربایجان بصورت اشغالگر, تمام هستی ملت تورک را چپاول میکنند و دشمن شماره اول بحساب میآیند, گروه (الف و ب) هم دشمنان فرعی آزربایجان اند ولیکن نباید آنهارا به خاطرفرعی نامیدن فراموش کرد ویا دست کم شمرد.
همیشه باید۲ گروه (الف و ب) به عنوان خطر جدی برای حرکت ملی آزربایجان در نظر بگیریم (مخصوصاً اکراد )ولی نباید فراموش کنیم که این دو دسته در حول محور دشمن اصلی ( استعمارگری فارس)میچرخند که اگر دشمن اصلی و مرکزی را حذف کنیم همه این دستهها یا به خودی منحدم خواهند شد (مانقورد ها) یا بسیار ضعیف خواهند بود که جسارت دشمنی نخواهند داشت .( اکراد ) به همین علت حرکت ملی آزربایجان بیشترین انرژی خود را باید به دشمن مرکزی "اشغال گری ایرانی"صرف کرده و آن را از میثاقهای ملی خود دور کند تا بقیه گروهها بخاطر منافع یا جهالت جایی برای صف گرفتن نداشته باشند
پیشرفت حرکت ملی باعث میشود لایههای خود حرکت ملی شفافتر شوند و صفوف خود را واضح تر نماییان کنند.دستههای گروه (ج) بعلت درک نادرست, یا آنالیزهای سطحی, در صف دیگری علیه حرکت ملی آزربایجان جبهه میگیرند که این هم بنفع حرکت ملی نیست و در نوبه خود انرژی حرکت را تخلیه میکند. دستههای گروه ج- (خصوصا دسته اول ،کسانی که به استقلال آزربایجان میاندیشند)حداقل در صورت نداشتن رضایت ازهرعمل یا شعارحرکت ملی میتوانند سکوت اختیار کنند, یا میتوانند نظرات خود را بصورت علمی و بدون فرستاندن انرژی منفی و تخریب کننده در مورد عدم رضایت خود از شعار, یا هر عمل .آنهم به ترکی- زبان مادری (تنقید نه به فارسی که دشمن هم استفاده کند و دیگر فعالین را مجبورا با فارسی نویسی برای پاسخگویی بکشانند)اعلان تنقید کنند. ولی "محکوم "کردن حرکت ملی همانند دشمنان, بسیار کار خطای است .اگر این خطا در مرکز دقت قرار گرفته نشود به خیانتهای ملی هم دری باز خواهدکرد
آراز آتاخان پاییز ۲۰۱۵ - هلند آمستردام