حقوق بشر جهانی یا حقوق بشرهای ایرانی



 چرا و چگونه حقوق بین‌الملل از طرف فعالین به اصطلاح #حقوق_بشر ایرانی ،انکار یا تحریف می‌شود؟


همانطور که در تمامی موارد انسانی شاهد نقض حقوق بشر از طرف دولت ایران و تبعیض ملیتی از طرف روشنفکرنمایان اپوزیسیونی فارس و فعالین حقوق بشری ایرانی  داخل و خارج بودیم در مورد اصول و موازین حقوق بین‌الملل نیز شاهد تحریف و انکار و جعل از طرف تمامی طیف های سیاسی و حقوق بشری #ایرانیان میباشیم


حق تعیین سرنوشت ریشه در فطرت و شأن انسانی دارد و از مهم ترین و بنیادی ترین حقوق بشر بوده و پیش شرطیست برای اعمال سایر حقوق و ازادیهای انسانها.


#حق_تعیین_سرنوشت یکی از موضوعات بسیار مهم در حقوق بین‌الملل معاصر و یکی از اساسی‌ترین موازین حقوق بشری است


 اصل "حق تعیین سرنوشت"اظهار می‌دارد ملت‌ها حق دارند حاکمیت و وضعیت سیاسی بین‌المللی خود را بدون هرگونه اجبار یا مداخلهٔ خارجی برگزینند

"حق استقلال ملی"در ۱۴ دسامبر ۱۹۶۰ مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامهٔ ۱۵۱۴ (XV) را با عنوان اعلامیه اعطای استقلال به کشورهای و مردمان مستعمراتی را تصویب کرد تا بین تعیین سرنوشت و هدف استعمار زدایی آن یک پیوند حقوقی برقرار شود.


منشور ملل متحد در مادهٔ سوم میگوید؛" ناآمادگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا آموزشی هرگز نباید زمینه‌ای برای تأخیر در استقلال شود "این ماده تصویب شد تا انطباق کامل استعمارزدایی با اصل تعین سرنوشت را تضمین کند.


به لحاظ#تاریخی هدف از اعمال حق تعیین سرنوشت این بود که مللی که از قرون وسطایی تحت سیستم#امپراطوری زیر حاکمیت ملت دیگری بودند را آزاد کند

 با گذشت #تاریخ مصرف و کارکرد امپراطورهای از اوایل عصر بیستم باعث تضعیف سیستم #استعماری شد و بسیاری از ملل دنیا از این اصل استفاده کرده و مستقل شدند

متاسفانه از آن امپراطورهایی که سقوط نکرد و فقط حاکمیت آن توسط بیگانگان به اقلیتی انتقال داده شد ، حاکمیت امپراتوری ممالک محروسه#قاجار بود

 حاکمیت قاجار بصورت کشور تک میلتی نبود یک سیستم امپراطوری بود


 قاجارها همانند امپراطوریهای #تورک قبلی، علاوه بر#وطن مادریشان#آزربایجان، بر چندین ملت از قفقاز ، فلات ایران(نه کشور ایران)، #عراق عجم و ،... حکومت می‌راندند

ولی با انتقال قدرت قاجار به اقلیت فارس ،پروژه تبدیل امپراطوری چند ملتی و ملیتی به یک کشور تک ملیت فارس زیر نام هویت ایرانی کلید خورد و تا بدین روز این پروژه در حال اجرا بوده است فقط دو بار نظام این سیستم استعماری(دولت ایران) بکمک انگلیس تغییر داده شد

شیوه های استعمارگران#ایرانی جهت عدم اجرای این حق را میشود اینگونه در ۳ مورد خلاصه کرد:



۱)در جامعه فارس هزاران گروه و حزب و فرد که خود را مدافع حقوق بشر و هم عقیده با موازین حقوق بین‌الملل می‌نامند اما مهمترین اصل منشور حقوق بین‌الملل را انکار می‌کنند

ایرانیان برای انکار این حق ادعا دارند "در ایران مللی دیگری وجود ندارد یک ملت ایران=پرشیا با اقوام آریایی و ایرانی در این جغرافیا زندگی می‌کنند و نتیجه میگیرند که اصل "حق تعیین سرنوشت برای ایران شامل نمیشود"

این در حالیست که تمامی جوامع بین‌المللی و دولت‌های دموکراتیک، حداقل ملت تورک آزربایجان و ملت عرب ، و ملت تورکمن را به معنای مدرن جامعه شناسی و ملت شناسی بعنوان ملت های کامل شناخته اند


۲)طی ۹۰ سال حفظ تمامیت ارضی با مرزهای سیاسی و غیر طبیعی بهانه استعمارگران بوده است

اسناد خود دولت ایران می‌گوید که کشور ایران ۹۰ سال است که تشکیل شده و در طول تاریخ حاکمیتهای این اراضی مرزهای ثابت نداشته و همه جغرافیای امروزی کشور ایران از ازل یک مملکت سیاسی و ملی ایران نبوده است و فلات ایران با کشور ایران داری تعارف تاریخی و سیاسی بسیار جداگانه است

مالکیت ایرانیان بر کل این اراضی نه جنبه علمی، نه پشتوانه تاریخی دارد

اما افکار استعمارگری این اراضی را از آن یک ملت پارس و آریایی دانسته و از دیروز تا به امروز به مبارزه با حق تعیین سرنوشت ملل رفته اند


روشنفکران فارس باتبلیغات منفی و غیر علمی و داستان بافی آریاییک ، خلق فارس را علیه هاي ملی غير ایرانیک پر کرده کرده و سعی کرده اند برای حفظ حکمداری فارسها، ابتدا جامعه فارس را علیه حرکتهای استقلال جویانه ملل بشورانند تا جنگ روانی را از بطن جامعه شروع کرده و برای جلوگیری از رشد جنبش‌ های استقلال طلبی ملل، فشار روانی و اجتماعی ایجاد کنند

با انکار و تحریف کردن حقوق ملل، از طلب کننده حق تعیین سرنوشت یک وطن فروش و خاُئن ساختگی به نمایش میگزارند و عمل طلب کردن حقوق ملل غیر فارس را یک کابوس برای خلق فارس معنی‌ کرده و می‌کنند


یعنی در اصول دولتگری ایرانی ودر تئوریسینهای پان ایرانیسم خط مقدم جبهه مبارزل علیه ملل را از خود جامعه فارس میسازند


۳)شیوه دیگر تفسیر غلط از حقوق است دولت ایران در دو رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی با شیوه های تحریف اصول حقوقی و با دادن بار جزایی به اصطلاحات حقوق بین الملل و تفسیرهای من درآوردی همچون "تجزیه طلب "،"وطن فروش"،"عامل بیگانه "...به مبارزه با ملل تحت ستم رفته و میرود


سرنگونی دولت "حکومت ملی آزربایجان" و سرکوب حق تعیین سرنوشت ملت تورک آزربایجان در سال ۱۳۲۵ توسط ایرانیان و اشغال دوباره آزربایجان فقط برای سرکوب حق تعیین سرنوشت بود


امروز هم این سرکوب علیه حرکت ملی آزربایجان ادامه دارد و همیشه ایرانیان از ۳ روش فوق +بایکوت توانسته اند جامعه ایران و جهان را فریب دهند


امروز اگر آزربایجان در دادگاه بین الملل این جنایات ایران علیه آزربایجان و اشغال آزربایجان در سال۱۳۲۵ را مورد دادخواهی قرار دهد مطمنا ایران محکوم خواهد شد

اگر امروز حرکت ملی آزربایجان متحد شده و برای حق حاکمیت ملی و حفظ تمامیت ارضی خود مبارزه کند از "حق تعیین سرنوشت"نه بعنوان استراتژی بلکه بعنوان تاکتیک بهرمند می شود

Yorumlar